بابا رجب ؛ روایت زندگی طوبی زرندی همسر شهید رجب محمدزاده (بابا رجب) جانباز دفاع مقدس Original price was: 140,000تومان.Current price is: 126,000تومان.
بازگشت به محصولات
دیما Original price was: 210,000تومان.Current price is: 187,000تومان.

صد و هفتاد و ششمین غواص ؛ خاطرات خودنوشت آزاده ایرانی محمدرضا یزدیان

Original price was: 70,000تومان.Current price is: 63,000تومان.

1 در انبار

معرفی کتاب

کتاب صد و هفتاد و ششمین غواص: خاطرات آزاده ایرانی محمدرضا یزدیان، برگرفته از خاطرات دوران دفاع مقدس، دوران آتش و خون، نبردهای نابرابر، ایستادگی و سال‌های سخت اسارت است. حکایت جوانان و ایثارگرانی که در راه دفاع از این مملکت و دفاع از دین و آیین‌شان، از خود گذشتگی کردند.

این کتاب بیانگر زنده‌ به‌ گور شدن 175 غوّاص شهید و اسیران عملیات کربلای چهار است که پیکرشان 29 سال بعد از این عملیات کشف شد و خرداد سال 1394 در مراسم باشکوهی تشییع شدند.

محمدرضا یزدیان تنها ناظر و بازمانده‌ی زنده‌به‌گور شدن غوّاصان و اسیران عملیات کربلای چهار است که پیش‌تر خاطراتش را گفته بود و جمعی باور نکرده بودند.

گزیده ای از کتاب

شب عملیات شد. تقریباً تمام ساختمان‌های دژ خرمشهر مملو از جمعیت رزمندگان بود. این دژ در واقع شهرک آپارتمانی بتن‌آرمه‌ای بود که به خاطر شرایط جنگی خالی ‌از سکنه شده و به محل مناسب و امنی برای استقرار نیروهای رزمنده تبدیل شده بود. در محوطه مقابل دژ ازدحام زیادی به چشم می‌خورد و رفت و آمد خودروهای سنگین، تانک‌ها، نفربرها، بولدوزرها و تجمع رزمندگان حال و هوای عجیبی به وجود آورده بود. هر کس مشغول کاری بود. گروهی در حال تنظیف اسلحه‌هایشان بودند و تعدادی سر و وضع‌ و پوتین و لباس و بند حمایل‌شان را مرتب می‌کردند. عده‌ای دیگر مهمات و ادوات جنگی را جابه‌جا می‌کردند و بعضی در گوشه و کنار نشسته و مشغول دعا و مناجات بودند. عده‌ای هم با دیده‌های اشک‌بار یکدیگر را در آغوش گرفته بودند و حلالیت می‌طلبیدند که نکند این آخرین دیدار آن‌ها باشد.

حال ‌و هوای عملیات هیجان خاصی به رزمندگان بخشیده بود و بیشتر آن‌ها چهره‌هایی شادمان و بشّاش داشتند. هاج و واج در گوشه‌ای ایستاده بودم و با نظاره این همه شوق، به حال آنان غبطه می‌خوردم. ناگهان صدای انفجار مهیبی افکارم را به هم ریخت. رزمندگان به طرف پناهگاه‌ها و سنگرها هجوم بردند و صدای ضد هوایی‌ها گوش‌ها را پر کرد. هواپیماهای دشمن بمب‌ها و راکت‌های خود را پرتاب و فرار ‌کردند. راکتی به یکی از ساختمان‌های دژ اصابت کرد. آن ساختمان چهار طبقه به تلی از آتش و خاک و دود تبدیل شد. صدای شیون و فریاد از هر گوشه‌ای شنیده می‌شد.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “صد و هفتاد و ششمین غواص ؛ خاطرات خودنوشت آزاده ایرانی محمدرضا یزدیان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


ممکن است علاقه مند باشید

محصولات مرتبط