فرمانده هفده ساله
آخرین بار که دیدمت
جنگ فرخنده
جمعه دوم آوریل
تب ناتمام؛ خاطرات جانباز شهید دخانچی به روایت مادر
فاو تا شلمچه
پسرم حسین؛ شهید حسین مالکی نژاد به روایت مادر
از چیزی نمی ترسیدم
تنها گریه کن به همراه تقریظ رهبری
سلیمانی عزیز (گذری بر زندگی و رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی)
سلیمانی عزیز؛ خاطراتی متفاوت و خوانده نشده از سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی (رحمه الله علیه) ؛ اثری تولیدی و محصول مصاحبهها، گفتگوها و خاطرات شفاهی دوستان، همرزمان و آشنایان شهید سلیمانی که سعی دارد با قلمی ساده و دلنشین، گوشهای از زندگی مرد همیشه در صحنه جبهه مقاومت را پیشکش نگاه خوانندگان کند.
آقازاده ها؛ گذری بر زندگی آقازاده های شهید و پدرانشان
کتاب فوق از یکسو تصویرگر زندگی آقازادههایی است که به جای تجارت دنیا و غوطهور شدن در آن، تن به پُرسودترین معامله دادند؛
جان خویش را نثار راه الله کردند و از سوی دیگر نیز خواننده را میهمان خاطرات حیات پدرانی خواهد کرد که بر عهد خود وفادار ماندند
و چنانکه پیمان بسته بودند تا با برپایی حکومتی زیر پرچم الله، به دست مستضعفان ، خادم همان مردم پابرهنه و مستضعف باشند همان گونه باقی ماندند.
نویسنده:
زهرا جابری
قطع: رقعی
نوبت چاپ: اول
تیراژ: ۱۰۰۰
تعداد صفحات: ۲۲۴ صفحه
الگوی رهبری امام حسین (ع) در قیام عاشورا
مهران تا مجنون
اثر انگشت؛ خاطرات و وصایای شهدا در موضوع انتخابات
تیکتاک عقربههای ساعت را میشنوید؟ دارد ثانیه به ثانیه نزدیکمان میکند. نزدیک و نزدیکتر به یک روز سرنوشتساز و در یاد ماندنی.
باید کمر بست و آماده جهاد شد. میدان، میدان جنگ نیست؛ اما هست و سنگر نزدیک من و تو؛ پشت خاکریز نیست که پای صندوقهای رأی است.
تهیه کننده: موسسه فرهنگی حماسه ۱۷ قطع: پالتویی (مصور) شمارگان تا کنون: ۲۰۰۰ نسخه نوبت چاپ: اول تعداد صفحات: ۱۲۰ صفحه
شانزده سال بعد
تنها ؛ زیر باران
در این چند ساله که پای مصاحبه با بستگان و همرزمان آقامهدی، خاطراتش را جرعهجرعه مینوشیدم و مثل تمامی آنها که روزگاری را با او گذرانده بودند ذوق بندبند وجودم را پر میکرد، هیچ در باورم نمیگنجید روزی قلم به دست بگیرم و بانی روایت همان خاطرات باشم...
نویسنده: مهدی قربانی
قطع: رقعی (مصور)
تیراژ تا کنون: 13000 نسخه
نوبت چاپ: ششم
تعداد صفحات: ۳۱۲ صفحه
دم عشق، دمشق
نمیدانم سرّش چه بود بین آن همه نویسنده قرعه به نام من افتاد.
بخشی از تحقیق و مصاحبههای کتاب پیش رو، به عهدهی خودم بود.
همنشینی با خانوادههای شهدای مدافع حرم برایم درس آموز و لذت بخش بود.
وقتی پای حرفهای مادران شهدا مینشستم، صبر را میآموختم؛
صبری که در فراق پسر میکشیدند، پسری که بیشک بارها و بارها در ذهنشان دامادیشان را ترسیم کرده بودند...
نویسنده : عالمه طهماسبی
قطع : رقعی
شمارگان تا کنون : ۵۰۰۰ نسخه
نوبت چاپ : سوم
تعداد صفحات : ۲۴۸ صفحه