پنجره ای رو به خانه ما ؛ روایت زندگی زهرا صادقی مادر 10 فرزند

تومان100.000

گزیده ای از کتاب
بچه ها دور محمد و من حلقه می زنند. بالا و پایین می پرند و جیغ می زنند. تخت صورتی و مشکی که برای نادیا خریده بودیم را توی سالن گذاشته ایم. محمد را توی تخت میخوابانم. ابراهیم میگوید:« مادر! اگه کرد، من بلندش می کنم» علی عینکش را روی صورتش جا به جا می کند و می گوید: «وای چقدر کوچولوعه!» نادیا لب هایش را روی دست محمد می گذارد؛ انگار…

1 دیدگاه برای پنجره ای رو به خانه ما ؛ روایت زندگی زهرا صادقی مادر 10 فرزند

  1. admin

    سلام کتاب عالی

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ممکن است علاقه مند باشید

محصولات مرتبط