
ضربت متقابل ؛ کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در نبرد رمضان از تیر تا پایان شهریورماه 1361
تومان345.000 تومان299.000

ملاقات در فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری
تومان120.000 تومان108.000
قصه دلبری ؛ شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر
تومان50.000 تومان45.000
ناموجود
دسته: پرفروش دفاع مقدس
گزیده ای از کتاب
«از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می رفت، کفش هایش را روی زمین می کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد.
از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم: «این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهۀ شصت پیاده شده و همون جا مونده!»
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “قصه دلبری ؛ شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر” لغو پاسخ
ممکن است علاقه مند باشید
آبنبات دارچینی ؛ داستان طنز
آبنبات نارگیلی ؛ داستان طنز
محصولات مرتبط
آن بیست و سه نفر خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده
حوض خون: روایت زنان اندیمشک از رخت شویی در دفاع مقدس
انتشارات حماسه یاران با افتخار نیرو گرفته از WordPress
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.