درباره مجموعه « ستارگان حرم کریمه » :
کتاب حاضر از مجموعه « ستارگان حرم کریمه » روایت سرداران و فرماندهان دیار قم است دلباختگانی که در سایه همیشه زلال کوثر اهل بیت حضرت معصومه علیها السلام رشد وتعالی یافتند و زندگی شان سراسر عطر و بوی اسلام ناب محمدی گرفت.
آنانی که در کارزار دفاع مقدس نمونه کامل یک مجاهد فی سبیل الله شدند و الگویی برای همه آزادی خواهان جهان.
این کتاب در صدد است تا تصویری از سیره و سبک زندگی اسطوره هایی از تبار ایثار و سرافرازانی از جنس گمنامی را نشان دهد شاید راه و رسم بندگی را از ایشان بیاموزیم و روح و جان خسته مان در کوی محبت شان نفسی تازه کند.
برشی از کتاب :
هر چه دوختیم و شکافتیم، نتوانستیم خبر شهادت برادرش را بدهیم.
بالأخره یک پدرآمرزیدهای پیدا شد و خبر را داد.
تا خبر را شنید، دستهایش را برد بالا.
«الحمدلله! ما هم جزو خونواده شهدا شدیم.»
مسئولین زیاد آمدند دنبالش.
«شما چند روز برید مرخصی، توی مراسم تشییع برادرتون باشید؛ اینطوری دل پدر و مادرتون هم تسلی پیدا میکنه.»
قبول نمیکرد.
میگفت «برادرم وظیفه خودش رو انجام داده، منم باید به تکلیف خودم عمل کنم.»
دلش راضی نشد بماند.
چند روز بعد برگشت.
توی تشییع جلوتر از همه میرفت؛
اما نه با پای خودش، روی دست مردم.
تابوت محمد را جلو میبردند؛
تابوت احمد را پشت سرش.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.